گلچین زیباترین شعر در مورد افق

شعر در مورد افق

شعر در مورد افق ,شعر در مورد افق نگاه,شعری در مورد افق,شعر درباره افق,شعر نو در مورد افق,شعری درباره افق,شعر درباره ی افق,شعر زیبا درباره افق,شعری درباره ی افق,شعر درباره نگاه به افق,شعر افق,شعر افق روشن,شعر افقی و عمودی,شعر افق نگاهت,شعر افق روشن از شاملو,شعر افق روشن از احمد شاملو,شعر افقی و عمودی سعدی,ارتباط افقی و عمودی در شعر,شعر افقی عمودی,شعر سعدی که افقی و عمودی خوانده میشود,محور افقی و عمودی شعر,محور افقی و عمودی در شعر

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد افق برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

گیتی افق سپهر عصمت

جز حضرت بانوان ندیده است

شعر در مورد افق

چشمه خورشید درخشان مروق

وقت صبوح از افق جام برآمد

شعر در مورد افق نگاه

شب سحر شد

مهر از افق جلوه گر شد

شعری در مورد افق

چون از افق قبای عاشق

سر بر زده آفتاب انوار

شعر درباره افق

حمرتی کز افق پدید آید

چون گشایی نظر به استحقاق

شعر نو در مورد افق

ثریا بر ندیمی خاص گشته

عطارد بر افق رقاص گشته

شعری درباره افق

در افق مهر از نهیب روی تابد، ور به کین

باز گردانی افق را نیز ننماید قفا

شعر درباره ی افق

به بام شاخ برآید گل از سراچه باغ

چنانکه بر افق چرخ زهره و زاوش

شعر زیبا درباره افق

از خجلت رویش به دهان تیره فروشد

هر ماه که دوش از افق جام برآمد

شعری درباره ی افق

تا افق آستانش راست نکردند

شعله نزد روز نیک هیچ حزین را

شعر درباره نگاه به افق

تیغشان گر افق صبح شود غوطه خورد

در زمین ظل زمین اینک ابدا ممدودست

شعر افق

خورشید می اندر افق جام نکوتر

چون لشکر خورشید به آفاق درآمد

شعر افق روشن

ای بارگاه تو افق آفتاب عدل

وی آستان تو ربض استوار ملک

شعر افقی و عمودی

هر نماز دگری بر افق از قوس قزح

درگهی بینی افراشته تا اوج زحل

شعر افق نگاهت

رای آن بر افق عدل کند خورشیدی

قدر این بر فلک ملک کند کیوانی

شعر افق روشن از شاملو

تا مهر رخش از چه افق جلوه نماید

گوش همه پر کرده صدای لب بامی

شعر افق روشن از احمد شاملو

شبی که ماه مراد از افق شود طالع

بود که پرتو نوری به بام ما افتد

شعر افقی و عمودی سعدی

آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب

گرد خرگاه افق پرده شام اندازد

ارتباط افقی و عمودی در شعر

برکشد آینه از جیب افق چرخ و در آن

بنماید رخ گیتی به هزاران انواع

شعر افقی عمودی

به یاد شخص نزارم که غرق خون دل است

هلال را ز کنار افق کنید نگاه

شعر سعدی که افقی و عمودی خوانده میشود

شه سپهر چو زرین سپر کشد در روی

به تیغ صبح و عمود افق جهان گیرد

محور افقی و عمودی شعر

هوا ز نکهت گل در چمن تتق بندد

افق ز عکس شفق رنگ گلستان گیرد

محور افقی و عمودی در شعر

ماهی است عارض تو کاندر سپهر خوبی

چون از افق برآید آفاق جان بگیرد

شعر در مورد افق

شه شه نشان منوچهر، افق سپهر ملکت

که ز نه سپهر چون او ملکی دگر نیاید

شعر در مورد افق نگاه

از افق صلب شاه بین که مه نو

آمد و عید جلال بر اثر آورد

شعری در مورد افق

ز شوق مجلس مستان نگر ببزم افق

که زهره نغمه سرایست و مشتری رقاص

شعر درباره افق

صبح امید من از جیب افق سر بر زن

روز اقبال من از مطلع مقصود برآی

شعر نو در مورد افق

صبح وصل از افق مهر بر آید روزی

وین شب تیره هجران بسر آید روزی

شعری درباره افق

برخی جانت شوم که شمع افق را

پیش بمیرد چراغدان ثریا

شعر درباره ی افق

سعدیا عقد ثریا مگر امشب بگسیخت

ور نه هر شب به گریبان افق بر می شد

شعر زیبا درباره افق

نگاه می کنم از پیش رایت خورشید

که می برد به افق پرچم سپاه ظلام

شعری درباره ی افق

ای درت آن آسمان که از افق او

کوکب بهروزی کرام برآمد

شعر درباره نگاه به افق

ای درت آن آسمان که از افق او

کوکب بهروزی کرام برآمد

شعر افق

خسرو چین از افق آینه چین نمود

زآینه چرخ رفت زنگ شه زنگ بار

شعر افق روشن

روز بقای تو باد در افق بامداد رسته

ز عین الکمال، دور ز نصف النهار

شعر افقی و عمودی

از افق ملکت ار ستاره فرو شد

طلعت شمس ابد سوار بماناد

شعر افق نگاهت

بر در درج خط قدح از افق تنوره بین

عکس دو آفتاب را نورفزای زندگی

شعر افق روشن از شاملو

بدر تمام آنگهی شوی که برآید

از افق جان تو هلال حقیقت

شعر افق روشن از احمد شاملو

بهر نثار تست که سر بر زند همی

از بوته افق چو درست زر آفتاب

شعر افقی و عمودی سعدی

بسان صبح که ناگاه بر جهان خندد

لب افق چو بدید از شعاع خور دندان

ارتباط افقی و عمودی در شعر

چون گریبان افق وقت طلوع آفتاب

پای او در عطف دامن دست او در آستین

شعر افقی عمودی

از گریبان افق پیداست کز عشقت مدام

آسمان دامن کشان می گردد اندر خون خویش

شعر سعدی که افقی و عمودی خوانده میشود

شهریارا ورق از اشک ندامت میشوی

تا که نامت نبرد در افق نامیها

محور افقی و عمودی شعر

تخت سلطان هنر بر افق چشم و دل است

خسرو خاوری این خیمه و خرگاهش نیست

محور افقی و عمودی در شعر

همه بگریه ابر سیه گشودم چشم

دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست

شعر در مورد افق

گاه بر دورنمای افق از گوشه ابر

با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

شعر در مورد افق نگاه

انعکاسی است بر آن گردش چشم آبی

از جمال و عظمت چون افق دریایی

شعری در مورد افق

گاه بر دورنمای افق از گوشه ابر

با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

شعر درباره افق

برآی از افق ای مشعل هدایت شرق

برآر گله این گمرهان ز گمراهی

شعر نو در مورد افق

به لاجورد افق ته کشیده برکه شب

مه و ستاره طپیدن گرفته چون ماهی

شعری درباره افق

برآی از افق ای مشعل هدایت شرق

برآر گله این گمرهان ز گمراهی

شعر درباره ی افق

رنگ رؤیا زده ام بر افق دیده و دل

تا تماشا کنم آن شاهد رؤیائی را

شعر زیبا درباره افق

افق طالع من طلعت باباکوهی است

کو فروتابد از آن کوه سرافراز به من

شعری درباره ی افق

ای آفتاب هاله ای از روی ماه تو

مه برلب افق لبه ای از کلاه تو

شعر درباره نگاه به افق

صبح اقبالی اگر در افق امکان هست

رخنه سینه و چاک جگر مردان است

شعر افق

خورشید تو چون از افق زلف برآید

ریزد عرق شرم ز سیمای قیامت

شعر افق روشن

صفحه آیینه از زنگ کدورت ساده بود

عکس طوطی این افق را مشرق زنگار کرد

شعر افقی و عمودی

از افق گرچه مه عید خوش آینده بود

چین بر آن طرف جبین جلوه دیگر دارد

شعر افق نگاهت

شکوفه از افق شاخ همچو اختر ریخت

نشان صبح قیامت شد آشکار امروز

شعر افق روشن از شاملو

گرفته است آفاق را شعر صائب

دگر آفتاب از افق چون برآید

شعر افق روشن از احمد شاملو

صبح شکوفه از افق شاخ سر کشید

جوش بهار رشته ز عقد گهر کشید

شعر افقی و عمودی سعدی

نور از افق جامت دیدار نمود آنک

حور از تتق کاست رخسار نمود آنک

ارتباط افقی و عمودی در شعر

ماه قنینه آسمان چون بفروزد از افق

در خوی خجلت افکند چشمه آفتاب را

شعر افقی عمودی

یاد باد آنکه ز رخسار تو هر صبحدمی

افق دیده پر از شعله خور بود مرا

شعر سعدی که افقی و عمودی خوانده میشود

به رنگ هاله فلکها تمام آغوشند

که سر زند ز افق ماه عالم آرایش

محور افقی و عمودی شعر

این چه خورشیدست یارب از افق تابان شده؟

کز تماشایش فلک یک دیده حیران شده

محور افقی و عمودی در شعر

خورشید از افق نتواند سفید شد

از جوش زایران در آن فلک جناب

شعر در مورد افق

شکوه از افق شاخ همچو صبح دمید

شفق نگار شد از لاله دامن کهسار

شعر در مورد افق نگاه

افسوس کاختر فلک عزت و جلال

زود از افق رسید به منزلگه زوال

شعری در مورد افق

سپهر نیست که دود دل عزیزانست

نشان خون دلست اینکه بر افق شفق است

شعر در مورد افق